۱۳۸۸/۰۵/۱۴

نالهُ نیاز(هق هق خواهش)


اگه چوب همۀ جنگلا رو قفس کنن
هنوزم دستای من خواب کبوتر می بینه
اگه تو دنیا هزارون گل رنگ وارنگ باشه
هنوذم دتای تو واسۀ من خار میچینه
خنجر دستای تو،گل نوازش منه
هق هق گریۀ من صدای خواهش منه
اگه تنهایی بشه زخم هزار سالۀ عشق
من هزار سال دیگه منتظر تو میمونم
اگه روزی صدامو تو گود شب چال بکنن
من برات هر شعری رو با لب بسته می خونم
خنجر دستای تو ، گل نوازش منه
هق هق گریۀ من صدای خواهش منه
یه روزی میام که بوی تشنگی می ده صدام
یه روزی که نقش پام توجاده هاغباری میشن
دوباره روی بخار شیشۀ پنجره ها
مینویسم که هنوز دوستت دارم
خنجر دستای تو ، گل نوازش منه
هق هق گریۀ من ، صدای خواهش منه


http://www.blogger.com/www.badoo.com/mahdi33

۲ نظر:

  1. ياور هميشه مومن

    اي به داد من رسيده تو روزهاي خودشکستن

    اي چراغ مهربوني تو شبهاي وحشت من

    اي تبلور حقيقت توي لحظه هاي ترديد

    تو شب و از من گرفتي تو من و دادي به خورشيد

    اگه باشي يا نباشي براي من تکيه گاهي

    براي من که غريبم تو رفيقي جون پناهي

    ياور هميشه مومن تو برو سفر سلامت

    غم من مخور که دوري براي من شده عادت

    ناجي عاطفه من شعرم از تو جون گرفته

    رگ خشک بودن من از تن تو خون گرفته

    اگه مديون تو باشم اگه از تو باشه جونم

    قدر اون لحظه ندانم که من و دادي نشونم

    وقتي شب شب سفر بود توي کوچه هاي وحشت

    وقتي ابر سايه کسي بود واسه بردنم به ظلمت

    وقتي هر ثانيه شب تپش هراس من بود

    وقتي زخم خنجر دوست بهترين لباس من بود

    تو با دست مهربوني به تنم مرحم کشيدي

    برام از روشني گفتي پرده شب و دريدي

    ياور هميشه مومن تو برو سفر سلامت

    غم من مخور که دوري براي من شده عادت

    اي طلوع اولين دوست اي رفيق آخرمن

    به سلامت سفرت خوش اي يگانه ياور من

    مقصدت هرجا که باشه هر جاي دنيا که باشه

    اون ور مرز شقايق پشت لحظه ها که باشي

    خاطرت باشه که قلبت سپر بلاي من بود

    پاسخحذف

فریاد ذیر آب از شما تشکر میکندM@hdi